فقط یک لحظه

آدم گاهی...
حواسش پرت میشود...
و غذا از دهن می افتد...
چای یخ میکند...
کاغذ خط خطی میشود...
درس چند خط در میان خوانده میشود...
تلفن خودش را میکشد...
تاکسی هی بوق میزند...
بعد که به خودش می آید...
میگوید من فقط داشتم یک لحظه به "او" فکر میکردم...
فقط یک لحظه...
#خاص
دیدگاه ها (۳)

دلم میخواهد کسی بیاید که با او دیوانه ی بهتری شوم

حال دلتون خوش

عاشق طرز فکر آدمها نشوید

سقف آرزوهایم به قدری کوتاه است

ازمایشگاه سرد

صحنه,پارت یازدهم

𝔻𝕣𝕖𝕒𝕞 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕞𝕖¹¹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط